اگر میخواهی کسب وکارت متحول شود، روی خودت سرمایه گذاری کن!

سرمایه گذاری روی خود

اگر میخوای کسب وکارت حسابی بچرخه باید روی خودت سرمایه گذاری کنی. تا خودت رشد نکنی کسب وکارت تغییر نخواهد کرد.

من با تمام وجود ایمان دارم که سرمایه گذاری روی خودم بهترین و ماندگارترین سرمایه‌گذاری است. اهمیت سرمایه گذاری روی خودمان، نشانگر رنکینگ زندگی شخصی و کسب‌وکارمان است.

آدما به روش‌های مختلف سرمایه‌گذاری می‌کنن. یکی دلار میخره، یکی هم سکه یا خونه. به نظر من روشی بهتر و پر بازده‌تر از سرمایه‌گذاری روی خودمون وجود نداره.

مهارت‌های ما میتونه قیمت ساعت کاری ما رو از ساعتی چند ده هزارتومن به چند میلیون تومن برسونه. هر چقدر بیشتر یاد بگیریم، ارزش زمان‌های کاری‌مون رو افزایش خواهیم داد.

من با تمام وجود ایمان دارم که سرمایه گذاری روی خودم بهترین و ماندگارترین سرمایه‌گذاری است. اهمیت سرمایه گذاری روی خودمان، نشانگر رنکینگ زندگی شخصی و کسب‌وکارمان است.

آدما به روش‌های مختلف سرمایه‌گذاری می‌کنن. یکی دلار میخره، یکی هم سکه یا خونه. به نظر من روشی بهتر و پر بازده‌تر از سرمایه‌گذاری روی خودمون وجود نداره.

مهارت‌های ما میتونه قیمت ساعت کاری ما رو از ساعتی چند ده هزارتومن به چند میلیون تومن برسونه. هر چقدر بیشتر یاد بگیریم، ارزش زمان‌های کاری‌مون رو افزایش خواهیم داد.

چرا یادگیری بالاترین نوع سرمایه گذاری است؟

سال ۹۰ بدون آموزش و تجربه با سرمایه سنگین وارد بیزنسی شدم. اون موقع‌ها معتقد بودم : « … نباید وارد بازار شد الا با سرمایه کلان» . چون بدون علم و تجربه وارد این کار شدم براحتی تمام سرمایه‌ام را در تابستان ۹۱ از دست دادم.

هر چند بزرگترین باخت زندگی‌ام بود ولی درس بزرگی ازش گرفتم. یاد گرفتم که باید یاد بگیرم . فهمیدم تا کسب وکاری را یاد نگرفتم پول توش نریزم.

تصمیم گرفتم روی خودم سرمایه گذاری بکنم تا دیگه سرم کلاه نره… از سال 91 تا امروز بیشترین برنامه یادگیری زندگی‌ام را داشتم انواع یادگیری مثل شرکت در همایش‌ها، مطالعه کتاب افراد کارآفرین و کسب تجربه از آدمای تو بازار و از همه مهمتر شاگردی کردن.

در این مسیر یادگیری با چشمان خودم تغییر را می دیدم. می دیدم که اتوماتیک وار مطالعه میکنم و بدون ناراحتی و افسردگی روزانه بالای 12 ساعت کار میکنم و علاوه بر کار رابطه صمیمی با همکاران و خانواده دارم.

در این 7 سال بیشتر از 30 سال قبلم مهارت یاد گرفتم امروز براحتی سایت طراحی میکنم تولید محتوا دارم و با ابزارهای گوگل می توانم بازار کسب وکارم را آنالیز کنم.

همه این مهارت‌ها فقط نتیجه سرمایه گذاری و بها دادن بخودم بود تا به اونجایی که دوست دارم برسم.

اگر سال ۹۱ بیش از 224 هزاردلار سرمایه را به باد دادم ولی در سال ۹۳ با 480 هزار تومن یک کسب وکار تولیدی راه اندازی کردم و شدم کارآفرین خودساخته.

مسلما وقتی نظم و انضباط پیدا می کنیم، آگاهی زندگی فردی و اجتماعیمون را رشد می دهیم و از مهارت‌های بالای اقتصادی و مالی برخوردار می‌شویم از بالاترین نوع سرمایه گذاری بهره مند شده‌ایم.

من شخصا این تغییر و تحول را احساس می‌کنم و باتمام وجود می‌بینمش….

در این مسیر، زندگی آدمای موفق را یا مطالعه کردم و یا از نزدیک دیده‌ام، با چشما ن خودم دیدم که این گروه فقط پولدار نبودند بلکه قبل از ثروتمندی شخصیتشان تکامل یافته بود… وقتی با این افراد هم صحبت شدم اثری از غرور و تکبر و خودخواهی ندیدم ولی تا دلت بخواهد سرسخت و هدفمند بودند.

من می‌دانم که تقریبا هر آدمی که از نظر مالی موفق بوده، اولین کاری که کرده گذراندن دگرگونی و تحولی بوده تا آن آدمی بشه که توانایی رسیدن به اون نوع موفقیت رو داشته باشه.

اول باید خودت رو پرورش بدی، بعد موفقیت مالی خودش میاد. راه دیگه‌ای نیست.

آدم‌هایی که به موفقیت مالی رسیدن از کجا شروع کردن؟

آدم موفق‌ها از کجا شروع کردند؟

شاید کتاب امیرحسین مظاهری به‌نام « …رقص عقاب‌ها » را خوانده باشی. در این کتاب آقای مظاهری کارآفرین مطرح ایرانی با کارآفرینان موفق ایرانی مثل: شاهرخ ظهیری، بهروز فروتن، بابک بختیار و دکتر جهانگیری و …مصاحبه کرده است.

تاکید اصلی این بزرگان به خوانندگان سرمایه گذاری روی خودشان است. این بزرگان اقتصادی معتقدند که اگر دنبال پول باشی ، پولدار نمی شوی بلکه باید دنبال خدمت به مردم باشی به دیگران کمک کنی تا فرصت های طلایی نصیبت شود.

مثلا جف واکر، کسی که به مرد ۴۰۰ میلیون دلاری مشهوره (بله ۴۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار)، برای یکی از محصولاتی که راه‌اندازی کرد یه «ساعت میلیون دلاری» رو تجربه کرد (یعنی ۱ میلیون دلار درآمد در عرض ۱ ساعت.)

وقتی جف واکر در یه ویدیو داستان موفقیت خودش رو تعریف کرد، تعجبی نکردم که داستانش با پرورش و رشد شخصی خودش شروع شد:

«یکی از مهم‌ترین دلایلی که امروز من به اینجا رسیدم اینه که حدود ۱۵ سال پیش، بعد از اینکه بارها و بارها یه برنامه تبلیغاتی رو تماشا کردم… در آن زمان زندگی من کاملا راکد شده بود – آینده خاصی نداشتم، به جای خاصی نمی‌رسیدم. و تقریبا هیچ پولی هم نداشتم. اینکه ۱۲۹ دلار خرج یه ویدیوی آموزشی بکنم تصمیم خیلی بزرگی بود. ولی همون‌طور که گفتم… ناباوری رو کنار گذاشتم و رفتم تلفن رو برداشتم و اون محصول رو سفارش دادم. و به محض اینکه اون ویدیوی آموزشی به دستم رسید، افتادم به جونش. تک‌تک گام‌ها رو دنبال کردم… دربه‌در دنبال این بودم که زندگیم رو تغییر بدم… و همه چیز از همین‌جا شروع شد… زندگیم از رکود به پیشرفت و صعودی رسید که هنوز حتی خودم هم به زور باورم می‌شه. خیلی راحت می‌بینم که سرنخ همه چیز به خرید اون دوره ویدیویی می‌رسه و اینکه بهش عمل کردم.» من به‌طور جدی رشد شخصی خودم رو شروع کردم، ذهنیتم، توانایی هدفگذاری، و مدیریت زمان خودم رو پرورش دادم… و بعد وقتی شرکت بعدی رو راه انداختم، در کمتر از ۶ به درآمد هفته‌ای ۱۲۳ هزار دلار رسیده بودم!

البته، برای اینکه چنین درآمدی داشته باشی باید بدونی داری چه کار می‌کنی. ولی این فقط یه روی سکه است. روی دوم و مهم‌تر سکه اینه که اول از درون رشد کرده باشی. و بعد سودش رو برداشت کنی.

پس حرف من ساده است: اول روی خودت سرمایه‌گذاری کن این چیزیه که من عمیقا بهش اعتقاد دارم. باید این تکنیک‌های فردی رو یاد بگیری تا تو رو به جلو ببره. روی رشد شخصی خودت سرمایه‌گذاری کن و به خودت و ذهن خودت مسلط شو.

یه ذهنیت قوی بساز، هدفت در زندگی رو کشف کن و یاد بگیر که از اشتیاق خودت بهره بگیری. یه رویای جذاب بساز و یاد بگیر که برای اون رویا هدف تعیین کنی و برای این هدف‌ها دست به عمل بزنی. یاد بگیر چطور ذهنت رو خوب متمرکز کنی و اصول پایه مدیریت زمان و کار مفید رو یاد بگیر. و بعد بهش عمل کن.

جواب می‌ده! خیلی زیاد.

بهترین سرمایه‌گذاری زندگی‌ات!

مهارت یادگیری

بهترین سرمایه گذاری برای زندگی، قطعا سرمایه گذاری برای یادگیری است.

چرا مهارت یادگیری بهترین است؟ حالا مدت‌هاست که فهمیدیم چیزی که باعث پیشرفت ما در زندگی می‌شه، صرفا بهره هوشی یا IQ نیست.

ما در دنیای جدید به یادگیری همیشگی نیاز داریم و زندگی خوب با یادگیری بدست میاد. به نظرم یادگیری مهارت‌های جدید بهترین سرمایه‌گذاری محسوب میشه. ما با یادگیری هم میتونیم درآمدمون رو افزایش بدیم و هم زندگی شادتر و …

فرقی نمی کنه چه نوع یادگیری و یا صرف هزینه برای چه ابزاری. در واقع هر چیزی که به یادگیری ختم شده، به نوعی بهترین سرمایه گذاری محسوب می شود.

یادگیری ارتباط با همسرت و بچه‌هات، یادگیری ارتباط با مشتر‌هات و یادگیری سیستم‌سازی کسب وکارت، یاد بگیریم پولامون کجا بخوابونیم تامثل اکثر مردم آب نره و …

در این مسیر آدمای زیادی بودند که در سرنوشت من سهیم شدند افرادی که خودشان این مسیر را قبلا طی کرده بودند هر چند با سختی زیادی این راه را رفته بودند ولی با عشق اندوخته هاشون را در اختیار بقیه قرار می دادند.

دوره های آموزشی، سایت‌های مفید و کاربردی مثل: متمم، مدیر سبز، خرید کتاب، اساتید بزرگی مثل: دکتر روستا، محمدرضا شعبانعلی، ژان بقوسیان، حسین صفوی و میثم مدنی و… همه همه دریچه‌ای نو در زندگی من ایجاد کردند.

الف) یادگیری مهارت ارتباطی:

سال اولی که وارد دانشگاه شدم متوجه این موضوع شدم که ارتباطات چیزی نیست که توی دانشکده و درس و مشق بهمون یاد بدن و منم خیلی توش قوی نیستم و جزو مهارت‌های نرم به شمار میره که باید خودم برم دنبالش.

در اجتماع مدرسه، دانشگاه، بازار، دوستان و … زیبایی ظاهری خیلی مهم است ولی آنچه فرد را برای اطرافیان جذاب میکنه ارتباط اجتماعی است. ارتباط واقعی و صادقانه است که از ما یک شخصیت جذاب و قابل اعتماد می‌سازد.

ولی یادمان باشد که مهارت ارتباطی ذاتی و غریزی نیست. باید مهارت ارتباطی را یاد گرفت و گام به گام آن را در زندگی شخصی و اجتماعی بکار برد تا در این زمینه حرفه‌ای شویم.

ب) یادگیری فکری یا دانایی

یادگیری فکری نقشی اساسی در توسعه کسب وکار ما دارد و تا زمانی که نتوانیم این مهارت را به کارکنان خود آموزش دهیم نتیجه دلخواه را در بیزنس خود بدست نخواهیم آورد. سرمایه فکری در  سه حوزه قرار دارد:

۱- سرمایه انسانی: دانشی که در ذهن کارکنان جای دارد و با هدف سازمان مرتبط است.

۲- سرمایه مشتری : ارزش روابط شرکت با افراد یا سازمان هایی است که به آن ها کالا یا خدمات می فروشد.

۳- سرمایه ساختاری : دانش انباشته شده درون سازمان است.

در واقع سرمایه سازمان دانشی است که در سه حوزه قرار دارد ۱- در ذهن کارکنان ۲-در روابط سازمان ۳- درون سازمان انباشته شده

ج) یادگیری مهارت‌های جدید

به نظرم یادگیری مهارت‌های جدید بهترین سرمایه‌گذاری محسوب میشه. ما با یادگیری هم میتونیم درآمدمون رو افزایش بدیم و هم زندگی شادتر و سالم‌تری داشته باشیم. چه سرمایه‌گذاری‌ای بهتر از سرمایه‌گذاری روی خودمون؟

حالا به لطف اینترنت، منابع بسیار زیادی برای یادگیری در اختیار ماست. اما چی میشه که ما از این منابع استفاده نمیکنیم؟ یا تلاشهامون برای یادگیری ناقص میمونه؟ برنامه‌ریزی میکنیم، اما بهش پایبند نیستیم.

فکر میکنم یکی از دلایل اصلی این ماجرا اینه که ما یادگرفتن رو بلد نیستیم و به نظرم پیش از هر چیز ما باید یاد گرفتن رو یاد بگیریم.

سالها حضور در نظام آموزشی رسمی باعث شده نتونیم تصور کنیم که یادگیری و آموزش هم میتونه لذت‌بخش باشه. در حالیکه یادگیری، یکی از بزرگ‌ترین لذات زندگی ما آدمهاست. البته اگر درست برنامه‌ریزی و اجرا بشه.

ابراهیم اسدی، بازاریاب و توسعه دهنده کسب و کارهای آنلاین

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *