باور همگانی اینست که اقتصاد ایران، یک اقتصاد بر پایه فروش نفت است. چون نفت، قیمت و ارزآوری نفت و فرآوردههای نفتی مبنای درآمدی کشور محسوب میشود.
اما دکتر محمدحسین ادیب اقتصاددان معتقد است، اقتصاد ایران دچار یک تحول بنیادی شده است تا پایان این مطلب همراه من باشید تا با نظریه دکتر ادیب بیشتر آشنا شوید.
اقتصاد ایران از یک اقتصاد « نفتی ؛ بازرگانی » در حال تبدیل به یک اقتصاد « گازی ؛ کشاورزی » است ، قبلا نفت صادر می شد و پول نفت را عمدتا بین مردم کلان شهرها تقسیم میکردند و مردم شروع میکردند از هم خرید کردن ، تهران چیزی بیش از این نبود ، یک بخش خدماتی که مرتبط با صادرات نفت بود در کنار اقتصاد « نفتی ؛ بازرگانی » فعال بود .
اکنون دیگر نفت صادر نمیشود لذا اقتصاد «نفتی ، بازرگانی » دیگر وجود ندارد اما معادل همان میزان که نفت تولید می کردیم گاز تولید میکنیم یعنی گاز ، جایگزین نفت شده است . هیچ تغییر دیگری رخ نداده است ؛ بارندگی هم برای سومین سال از میانگین ۵۰ ساله ۴۰ درصد بیشتر است .
خبر نشاط آور اینکه بارندگی در فلات مرکزی ۱۰ درصد و در شرق ایران ۳۲ درصد از سال قبل که خیلی سال پربارانی بود بیشتر است که من را به وجد میآورد و حالم را حسابی خوب میکند.
اقتصاد « گازی-کشاورزی» جایگزین اقتصاد « نفتی-بازرگانی»
اقتصاد « گازی-کشاورزی» جایگزین اقتصاد « نفتی-بازرگانی» اقتصاد ایران شده است.
البته نیروی انسانی و تجهیزات بخش خدماتی مورد نیاز اقتصاد « گازی-کشاورزی » اصلا مثل بخش خدماتی « نفتی-بازرگانی » نیست و یک بخش خدماتی کاملا متفاوت است، تاکید میکنم یک بخش خدماتی جدید و نیازمند تخصص جدید.
۸۰ درصد مهارتی که ایرانیان دارند به درد اقتصاد « نفتی-بازرگانی » می خورد و این مهارتهای « نفتی – بازرگانی» قادر نیست، در یک اقتصاد « گازی- کشاورزی » کسب درآمد و ثروت کند.
لذا ۸۰ درصد مهارتهای فعلی به درد این اقتصاد جدید نمیخورد .این ۸۰درصدی که فاقد مهارت برای پول درآوردن هستند، به دو دسته تقسیم میشوند؛
۴۰ درصد شان می خواهند از محل زیان ۴۰ درصد دیگر پولدار شوند ، یک بازی گولدکوئیستی (در شرکتهای گولدکوئیستی ، سود یک نفر از محل زیان دیگری تولید میشود)
در ایران چهل درصد به زیان چهل درصد دیگر ، وارد یک بازی با حاصل جمع مثبت صفر شده اند . فضای تلگرام تبدیل به تریبونی شده که چهل درصد از محل ناآگاه نگهداشتن چهل درصد دیگر پولدار شوند.
بیست درصد دیگر که جذب اقتصاد « گازی-کشاورزی » شدهاند دارند پول؛ پارو میکنند .
هشتاد در صد جمعیتی که در فضای مجازیاند فاقد مهارت برای پول درآوردناند .
متخصص « روان شناسی بازار » در تیم تحقیق ٩ نفره میگفت:
شخصیت آدم ها ده سال یکبار تغییر میکند و در این 10 سال فرد تبدیل به آدم دیگری میشود.
من به او گفتم که نبض بازار هم ده سال یکبار تغییر میکند و اکنون نبض بازار تغییر اساسی کرده و بدنه فعالین اقتصادی متوجه شرایط جدید نیستند.
متخصص « روان شناسی بازار» تیم تحقیق گفت:
چقدر شخصیت بازار ایران شبیه انسانهای آنست .
استراتژی ثروتمندان جهان یک چیز است:مخفی کردن توانایی خود و بازار و به انتظار شکار کردن فرصتها .
استراتژی بیزینس تلگرامی ایران چهار چیز است :
1- بیان توانایی ها با صدای گوشخراش و انتظار نتیجه داشتن تا فردا صبح ساعت یازده.
2- بدون توجه به منافع عمومی و آشکارا در جهت منافع فردی و در ضدیت با منافع عمومی؛ میخواهند ثروتمند شوند و هیچ پرده پوشی و ابایی هم ندارند که با این ادبیات حرف بزنند .
3- تحلیل های سیاسی و اقتصادی آنها با سرزنش کردن شرایط عمومی آغاز میشود و با بیان اینکه اوضاع اینقدر که میگویند بد نیست بلکه بدتر از این است به پایان میرسد ، ۹۹ درصد تحلیل ها بر همین دو ستون استوار است لذا همه تحلیلها شبیه به هم و تکراری است .
4- در گفتگو با هم نیز به سرعت به تفاهم میرسند وقتی مقصر شرایط عمومی است و دو نفری که با هم بحث می کنند مقصر نیستند سریعا در بحث با هم به تفاهم می رسند .
پاسخ من به کسانی که شرایط را سرزنش میکنند این است ؛
- شرایط آسان تر نمیشود شما باید بهره ورتر شوید .منتظر شرایط مناسب نباشید : هیچ چیز اتفاق نمیافتد مگر اینکه باعث اتفاق افتادن آن شوید.
- کسانی که فاقد مهارت برای پول درآوردن اند اما پول دارند برای خودشان یک بیزینس راه انداختهاند و دارند از پول ، پول در میآورند .
- متخصص روان شناسی بازار پرسید چه حیوانی را دوست دارید گفتم گرکدن را ، گفت چرا ، گفتم چون تنها سفر میکند ، از پاسخ من متعجب شد اما متاسف نشد.
متخصص بازار پرسید دوست داری مخاطب آخرین جمله مقاله چه کسی بود ؟
گفتم کسی که معنی حرفهای نزده مان را بهتر از خودمان بفهمد ، گفت صمیمیت او بود که می گفتی با این مقاله حرف نگفته باقی نمانده است.
متخصص « روان شناسی بازار »تیم تحقیق گفت چرا مقاله های ما مثل فیلم های کیمیایی پایان باز دارد ؟ سئوال را با سئوال پاسخ دادم گفتم جمله شما خبری است یا سئوالی .
ایران با دارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز و همچنین پتانسیل قابل توجه در بخش کشاورزی، در موقعیتی منحصر به فرد برای بهرهمندی از مزایای “اقتصاد گازی – کشاورزی” قرار دارد.
این مدل اقتصادی که در آن درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز برای توسعه و مدرنسازی بخش کشاورزی استفاده میشود، میتواند منجر به جهشی بزرگ در:
امنیت غذایی
اشتغالزایی
و رونق اقتصادی کشور شود.
مزایای اقتصاد گازی – کشاورزی
- امنیت غذایی: سرمایهگذاری در بخش کشاورزی با استفاده از درآمدهای نفتی، میتواند به افزایش تولید محصولات کشاورزی، تنوعبخشی به سبد غذایی و کاهش وابستگی به واردات مواد غذایی منجر شود. این امر، امنیت غذایی کشور را در شرایط تحریمها و نوسانات بازار جهانی غذا تضمین میکند.
- اشتغالزایی: توسعه بخش کشاورزی، به ویژه در مناطق روستایی، میتواند فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد کند و به مهاجرت از روستاها به شهرها و معضلات ناشی از آن (مانند حاشیهنشینی و بیکاری) آهسته کند.
- رونق اقتصادی: رونق بخش کشاورزی، به نوبه خود، به رشد صنایع وابسته مانند صنایع تبدیلی، بستهبندی و حملونقل منجر میشود. این امر، در نهایت به افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) و رونق اقتصادی کشور کمک میکند.
- توسعه پایدار: کشاورزی پایدار، با استفاده از روشهای نوین و سازگار با محیط زیست، میتواند به حفظ منابع طبیعی و ارتقای سطح زندگی مردم در بلندمدت کمک کند.
محدودیتهای اقتصاد گازی – کشاورزی
- بیماری هلندی: اتکای بیش از حد به درآمدهای نفتی برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، میتواند منجر به “بیماری هلندی” شود.
در این پدیده، ارزش پول ملی به دلیل افزایش تقاضا برای آن، به طور غیرطبیعی بالا میرود. این امر، صادرات محصولات کشاورزی را غیررقابتی میکند و به اقتصاد کشور آسیب میزند.
- نوسانات قیمت نفت: قیمت نفت و گاز در بازارهای جهانی دائماً در حال نوسان است. این نوسانات میتوانند ثبات سرمایهگذاری در بخش کشاورزی را از بین ببرند و برنامهریزی بلندمدت را دشوار کنند.
- مدیریت ناکارآمد: سوء مدیریت و فساد در نظام اداری، میتواند مانع از استفاده بهینه از درآمدهای نفتی برای توسعه بخش کشاورزی شود.
- کمبود منابع آبی: کمبود آب در بسیاری از مناطق ایران، چالش بزرگی برای توسعه پایدار بخش کشاورزی به حساب میآید.
راهکارهایی برای توسعه اقتصاد ایران
• تنوعبخشی به اقتصاد: اتکای صرف به درآمدهای نفتی برای توسعه بخش کشاورزی خطرناک است. لذا، لازم است با سرمایهگذاری در سایر بخشهای اقتصاد مانند صنعت، خدمات و گردشگری، از وابستگی به نفت کاسته شود.
• حمایت از تولید داخلی: با وضع تعرفههای مناسب برای واردات محصولات کشاورزی، میتوان به تولید داخلی رونق داد و از کشاورزان ایرانی حمایت کرد.
• توسعه زیرساختها: سرمایهگذاری در ایجاد زیرساختهای لازم مانند جادهها، انبارها و سیستمهای آبیاری، میتواند به کاهش هزینههای تولید و افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی کمک کند.
• استفاده از فناوریهای نوین: بهکارگیری روشهای نوین کشاورزی مانند کشت گلخانهای، آبیاری قطرهای و کشاورزی هوشمند، میتواند به افزایش تولید و کاهش مصرف آب و سموم دفع آفات کمک کند.
• مبارزه با فساد: با ایجاد شفافیت و نظارت دقیق بر نحوه expenditure درآمدهای نفتی، میتوان از سوء استفاده و فساد در این زمینه جلوگیری کرد.
• مدیریت منابع آبی: استفاده از روشهای نوین آبیاری، اصلاح الگوی کشت و توسعه آبخیزداری، از جمله راهکارهایی هستند که میتوانند به حفظ منابع آبی کشور و استفاده بهینه از آن در بخش کشاورزی کمک کنند.
در نتیجه:
با توجه به تحقیق و بررسی دکتر ادیب که معقد است؛ اقتصاد ایران از نفت محور به اقتصاد گازی – کشاورزی تبدیل شده است.
لذا برای بهرهمندی بهتر از مزایای اقتصاد گازی – کشاورزی و عبور از چالشهای پیش رو، لازم است همگان، از جمله دولت، بخش خصوصی، کشاورزان و مردم، در یک اقدام مشترک و هماهنگ تلاش کنند، تا نتیجه دلخواه برای رشد و توسعه اقتصاد ایران محقق شود..