آیا دیگران شما را یک مدیر موفق و با اخلاق میشناسند!
مدیر موفق بر 2 عامل پافشاری میکند: 1.تمرکز بر رضایت کارمندانش در حد مشتری 2. مشتری مداری را به کل کارکنانش آموزش می دهد.
در این مطلب سعی میکنم یکی از ویژگیهای مدیر موفق را بررسی کنم.
همیشه خرید یک مشتری جدید برای هر کدام از ما حس خوبی دارد و یک جورایی سورپرایز است. به خصوص زمانی که این مشتری خریدهای دائمی و حجم بالا داشته باشد.
سعی میکنیم با این مشتری با احترام برخورد کنیم و به او ارزش گذاری کنیم. چون میدانیم اگر این مشتریها نباشند، پیشرفتی در کار نخواهد بود.
اما گاهی موضوعی کاملا باعث غافلگیری ما میشود، که دسته دومی از مشتری داخل کسب و کار ما هستند که اگر ارزششان بیشتر از مشتری های بیرونی نباشد، کمتر نیست.
اینها مشتریهای درونی (کارمندان) کسب و کار ما هستند. و یک مدیر موفق میداند کارمندانش چه تاثیر زیادی روی کسبوکار او دارند.
یک مدیر موفق، کارمند خود را به دید مشتری نگاه میکند
شرکاء ما، مدیران ما و کارمندان ما افرادی هستند که شاید به طور مستقیم با مشتری در ارتباط نباشند. ولی کیفیت محصول و خدمات ما به شدت به آنها وابسته ست. و به صورت غیرمستقیم نتایج کارشان بر مشتری بیرونی تاثیرگذار است.
با کج خلقی، فشارهای بیش از حد کاری و نداشتن ارتباط موثر به کارمندمان و به کسب و کارمان آسیب می زنیم.
چون هر شخصی که در چرخه کسب و کار ما درگیر کار است، به نوعی داد و ستد اطلاعات میکند و کیفیت کارش بر کار همکار دیگر و نتیجه نهایی (محصول یا خدمات ما) تاثیرگذار است.
با درک نکردن کارمندان و نداشتن ارتباطات مناسب، تنش را به محصول و خدمات خود منتقل میکنیم، در گام بعد افت کیفیت، مشتریان را شاکی میکند و فروش ریزش میکنند.
پس باید به کارمند به دید مشتری نگاه کنیم و امتیاز ویژه برای او قائل شویم. و به کاری که کارمند برای کسب و کار ما انجام میدهد توجه کنیم. تیم ما برای تحویل دادن کار با کیفیت به حمایت ما نیاز دارند.
راهکار سادهای برای یک مدیر موفق
برای ایجاد ارتباط با کارمندان میتوانی یک میان وعده کوتاه بین ساعات کاری ترتیب بدهید، و با آنها صحبت کنی، این دقایق را به صحبتهای غیر کاری و غیر رسمی اختصاص بده. در خصوص تعطیلات اش، اوقات فراغت، کتابهایی که خوانده، فیلمهایی که دیده و برنامههایی که آخر هفته داشته بپرس.
در حین میان وعده و نوشیدن نوشیدنی در کنار هم، یک لذت را به تیم کاریت خواهی داد. این گپ زدنها باعث شناخت و حس صمیمیت میشود، تو باعث شدی روند کارت را دگرگون کنی.
این تکنیک چطور کار میکند
ارتباط مدیران با مشتریها خیلی کمتر از کارمندان است، و این منش بی نهایت در کار کارمند تفاوت به وجود میآورد.
همانطور که برای تبلیغات فروش هزینه میکنی و سرمایه گذاری به حساب میآوری. با یک هزینه جزئی که روزانه برای میان وعده در نظر میگیری، یک سرمایه گذاری بر آینده کاریت کردهای.
موسسه گالوپ (Gullup) یک نظرسنجی درمورد نحوه مدیریت سازمان انجام میدهد. و رفتار مدیران و چگونگی ارتباط با کارمندان در سازمان را یکی از شش دلیل اصلی برای استعفای کارمندان اعلام میکند.
این تیم از سرمایههای تو محسوب میشوند. به دست خودت میتوانی این سرمایه را نابود کنی طوری که اعصابش خورد شود، گیج شود، تحت فشار و حجم زیاد کارهایی قرار گیرد که توان انجامش را ندارد و نهایتا بگذارد برود.
یا میتوانی کاری کنی که عاشق کاری که انجام میدهد شود، کار را متعلق به خود بداند، توانایی ریسک کردن پیدا کند، تا خلاق و توانمند شود.
تو با صمیمیت باعث حس بهتر آنها شدی.
اینها زمانی ممکن میشود که رئیس- کارمندی فراموش شود و تو مدیر، عضوی از تیم باشی و علاقه آنها را صمیمانه بشناسی. قطعا این صمیمیت باعث میشود در کار هم خیلی مسائل بهتر بیان شود.
شاید بپرسی این با هم بودن لازم هست؟
باید بگویم تاثیرگذارترین روشی که میتوانی آموزشهای مشتری مداری را به کارکنان سیستم کاریت منتقل کنی این مسیر است.
این منش را از خودت شروع کن
فضای خشک و رسمی را از بین ببر، حرف شنوی که بابت ترس است رشدی در کسب و کارت نمیسازد. صمیمیت باعث میشود مشتری مداری تو با کارمندان و مشتریان الگوی عملی باشد و پذیرش آموزشها را داشته باشند و مشتاقانه ایرادات کار را بپرسند.
مشتری مداری تک نفره امکان پذیر نیست، زمانی میتوانی ادعا کنی کسبکار تو مشتری مدار هست که به کارکنانت، مشتری مداری آموزش دهی و کل سیستم کسب و کارت را به این منش مجهز کنی.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.